شعر زیر سروده افسانه هادیزاده یکی از شاعران اناری است.
محرم آمد و دلها سراسر ماتم و غم شد
محرم آمد و عباس خجل از روی اصغر شد
چو عاشورا رسد از راه بلغزد اشک غم بر چشم
محرم آمد و شیعه سیهپوش دو عالم شد
نبیند خواهری هرگز بریده سر برادر را
محرم آمد و زینب سواره محمل غم شد
خوشا آن حر آزاده به لبیک گویی ارباب
محرم آمد و توبه بهای دین احمد شد
به عصر روز عاشورا تمام خیمهها گریان
محرم آمد و زینب تسلیبخش دلها شد
چو اشک ذوالجناح افتاد به خاک کربلا آنروز
محرم آمد و عباس، علمدار برادر شد
چو شرمگین گشتهاند آن شب تمام شامیان از خود
محرم آمد و سجاد مریض بر حال طفلان شد
تمام شهرها را گرفته بوی عاشورا
محرم آمد و جانها عزادار پیمبر شد