شعر زیر با عنوان «آدم ره گم کرده»، سروده یکی از شاعران اناری با تخلص «نسیم جنوب» است.
به یاد روضه و رضوان خدایا این دلم تنگ است
سماء آشفته از رنجم هنوز آبی و پر رنگ است
سماء آرام و اشکریزان گل و سنبل چه بی رنگ است
زمین بیمایه و نالان مگر قلب من از سنگ است
گل و بلبل ز اخلاق شیاطین هر دو در جنگ است
ز ما بگرفته آرامش که آنهم رنگ و وارنگ است
شبی آسوده خوابیدن به بسمالله هم آهنگ است
به بسمالله زدن درجا نخوابیدن شباهنگ است
سوار بر اسب چوبی بیرمق همچون خر لنگ است
دعا خوانان بیحرکت نمیدانند که وقت تنگ است
اجل در بیخ گوش راه خدا کوتاه فرسنگ است
من و خوابیده وتنبل کجا تقصیر فرهنگ است
هزاران سنگر کوچک ولی دنیا خودش هنگ است
من سرباز آماده ولایت همچو سرهنگ است
تمام گفتهای خلق محبت ساز و آونگ است
چرا با جمع نمیجوشم دروغم خود یه نیرنگ است
تمام مطلب شیعه زلال چون آب گوهرنگ است
چپش بنموده نادانی که احساسش هزار رنگ است
خدا نادان ز نادانی رفیق دزد و خود خنگ است
تو راهی نو نما او را کمک بر سیسلا لنگ است
از این خاکستری مغزم تراوش به یقین فنگ است
به چهار بار گر شود تکرار یقینا که ریا ننگ است
باتشکر از همه عزیزان که به بنده محبت دارند و با توجه هم دعا میکنند وهم راهنمایی. به امید فردا که اگر خدا خواست در این راه روز بهتری داشته باشم انشالله.
به امید دیدار روی مهدی در دنیا و شفاعت آقا در آخرت
اجرکم عندالله و التماس دعا
والسلام