• امروز : شنبه - ۲۹ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 18 May - 2024

شعری از یک مخاطب؛ یادش بخیر قدیما خیلی قشنگ بود

  • 04 دی 1394 - 17:23
شعری از یک مخاطب؛ یادش بخیر قدیما خیلی قشنگ بود

شعر زیر سروده یکی از مخاطبان انارپرس است.

یادش بخیر قدیما خیلی قشنگ بود
دلامون ساده ولی صاف و یه رنگ بود
قدیما مردمونش،خیلی باصفا بودن
زندگیا ساده ،ولی  خیلی باوفا بودن
درسته قدیما دست پدرا بود ،پر ز پینه
ولی  دلامون خالی از غم بود وکینه
اون روزا شب که میشد همه بودیم دور هم
همه خندون بودیم و، میساختیم با هر زیاد وکم
اون روزا یه چیزی بود به نام احترام
حرف که میزدن بزرگترا،نمیگفتیم لام تا کام
اون روزا وسیله هایه خونه ها مارک نبود
عوضش جای جوونا تو خیابونا و توی پارک نبود
اون روزا همه مهربون بودن ،دلا به هم تنگ میشد
وای اگه یه شب نمیرفتی خونه،خونه میدون جنگ میشد
اون روزا همه داشتیم از حال هم ،همش خبر
ماشینا غراضه بود ولی با همونا همش میرفتیم به سفر
یادمه قدیما ،عید تا عید میخریدیم ما لباس
اصلا اون روزا نبود چیزی به نام با کلاس
اون روزا با کوچکترین چیز میشدیم خیلی خوشحال
با خرید حتی یه کفش ،در میاوردیم پر و بال
اون روزا ارزومون نهایتش دوچرخه بود
حرف زشتمون سبیل بابات میچرخه بود
اون روزا خبری از تالار نبودعروسیا بود توی خونه
ولی ای ولا ،ملاکه ازدواجشون نبوداول ماشین ،دوم خونه

اون روزا موها فشن نبود و سیبیلا فابریکی بود
تموم دلخوشیمون یه توپ دو لایه ی لاستیکی بود
قدیما تلویزیونامون رنگی نبود ،همشون سیا سفید بود
خداییش قلبامونم نمیگم همش ولی یه کم سفید بود
وای چه حالی میداد گل کوچکای شبونه

بعدشم اخر شب ،یواشکی با ترس و لرز بری خونه
که مبادا پدرت بیدار بشه
خونتون میدون کاروزار بشه

کلاسها اون روزا خیلی شلوغ بود
بدترین چیز بینمون حرفه  دروغ بود
درسته تو هر کلاس شلاق بود وفلک بود
ولی زندگیامون عاری از دوز و کلک بود
اون روزا تو راه برگشت خونه همه بودیم توی صف
شبشم بشکه به دست تو صف گازوئیل و نفت
وای اگه بخاریمون  وسط شب نفت  تموم میکرد
یاد اون بشکه و بمبو ، خواب نازم و حروم میکرد
خلاصه قدیما با همه سختیا و کمیا و کاستیاش

واسه ما دهه شصتیا روزای قشنگ و خوبی جا گذاش
اگه از نظر بعضیا ما شصتیا نسل سوخته ایم
عوضش چراغای زیادی واسه دیگران افروخته ایم
به قول شاعر، قدیما حرفا شیرین چون شکر  بود
خاطرات ما شصتیا از این حرفا به در بود
در اخر معذرت، اگر شعرم نداشت مفهوم و وزن خاصی
چون من این ابیات و گفتم شانسی شانسی

این و باور کنید که من راستی راستی
تدارم هیچ تخصصی در شعر و فارسی
               مخلص شما           الف،ه

ثبت دیدگاه