جمعی از جوانان ورزشکار «محمدآباد ساقی» شهرستان انار در نامهای سرگشاده که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، با انتقاد از وضعیت ورزشی در این روستا، خواستار توجه مسئولان به ورزش و امکانات ورزشی در این روستا شدهاند.
در بخشی از این نامه آمده است: «اینجانبان جمعی از ورزشکاران روستای محمدآبادساقی میباشیم که سالهای سال است بدون هیچ گونه امکانات تیمهای ورزشی تشکیل داده و در راستای نشاط و سلامتی جامعه قدم هایی هر چند کوچک در حد توان خود برداشته ایم. اما با این وجود درد دل هایی داریم و از مسئولین می خواهیم صدای ما را بشنوند و حتی المقدور در برطرف کردن مشکلات ورزش روستا بکوشند.»
ورزشکاران در بخش دیگری از این نامه گفتهاند: «روستای ما دارای استعدادهای فراوانی است. از جوانی بگوییم که در رشته ورزشی خود با نهایت تلاش دوبار تا انتخابی تیم ملی رفت ولی دست خالی برگشت، آن هم به خاطر نبود امکانات، یا جوانی که به خاطر نبود امکانات جهت استفاده از امکانات ورزشی به شهرهای اطراف می رفت و جان خود را بر اثر تصادف از دست داد. صادقانه بگوییم ممکن است این اتفاق دوباره تکرار شود، از جوانانی بگوییم که مجبورند در رشتههای ورزشی خود به عضویت تیمهای خارج از روستا درآیند و در صورت کسب موفقیت آن را بنام شهر یا روستایی دیگر ثبت کنند، از کسانی که به دلیل ضعف امکانات از این روستا مهاجرت کردند و بدتر از همه ی این ها، جوانان عزیزی که زمانی ورزشکاران پرتلاشی بودند ولی به دلیل کم شدن شورو اشتیاق ورزشی در این روستا به معضل خانمان سوز اعتیاد روی آوردند و شاید هم خواهند آورد.»
این جوانان نوشتهاند: «آیا وقت آن نرسیده مسئولین فکر اساسی و برنامه ریزی مناسب برای ساماندهی ورزش روستا انجام دهند. آیا منتظرند شور ورزشی در این روستا بمیرد و آنگاه با حسرت به این روزها بیندیشند؟ آیا منتظرند آسیبهای اجتماعی یکی پس از دیگری بر فضای روستا شبیخون زده و محیط را آلوده به انواع ویروسهای اجتماعی نمایند؟ به هر کجا می رویم می گویند هزار ماشاءالله امکانات شما بهتر از جاهای دیگر است نمونهاش هم احداث سالن ورزشی است . . . . سالنی که پنج سال است هنوز که هنوز است تکمیل نشده، سالنی که وقتی کلنگ آن زده شد شور عجیبی در بین ما جوانان افتاد که ما آرزوهایمان را با این سالن برآورده می دیدیم ولی این شور ما دوامی نداشت آخر کسی فکرش را نمی کرد احداث سالن پنج سال به درازا بکشد و شاید هم بیشتر.خدا می داند چند سال دیگر . . . .»
در ادامه نامه آمده است: «این حق جوانان روستا است که در یک سالن ورزشی استاندارد به ورزش بپردازند. این کمترین خواسته ورزشکاران روستا است. تا کی ما باید برای برگزاری کوچکترین مسابقات ورزشی برای جمع آوری بودجه به این در و آن در بزنیم و در آخر هم باید از جیب خودمان و تعدادی خیر هزینه کنیم….. با وجود این همه بیمهری و کم لطفی، باز هم با این اوضاع ما جوانان نمی گذاریم ورزش در روستایمان بمیرد و ما همواره به کار خود ادامه خواهیم داد. انتظاری که از مسئولین محترم داریم اینکه نسبت به ساخت و تجهیز سالن ورزشی روستا اقدام عاجل نمایند. چرا که به تعداد روزهایی که وقفه در کار اتمام این سالن می افتد، به همان اندازه نوجوان و جوان روستا را به کام آسیبهای اجتماعی می کشانیم. مسئولین باور کنند که ظرفیتها و استعدادهای ورزشی این روستا فراوان است و فقط کمی توجه و عنایت می خواهد.»