• امروز : یکشنبه - ۲۳ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 12 May - 2024

گزارش تحلیلی انارپرس: برجام؛ راه سوم

  • 30 تیر 1395 - 0:02
گزارش تحلیلی انارپرس: برجام؛ راه سوم

حسین حلاج: هفته گذشته برنامه اقدام مشترک ایران و قدرت های جهانی موسوم به «برجام» یک‌ساله شد. هر چند طی این مدت کاسبکاران تحریم، تمام قد ایستادند و مدام از بی فایده بودن برجام داد سخن دادند اما در واقع این توافق تاریخی دستاوردهای ارزشمندی برای ایران داشته و به رغم کارشکنی های گروهی از منفعت طلبان و نزدیک بینان سیاست پیشه، ایران را از گرداب بحران و آتش جنگی تمام عیار رهایی بخشیده است. موضوعی که مورد تاکید حجت‌الله میرزایی، اقتصاددان نیز قرار دارد:« موثرترین دستاورد برجام این است که سایه جنگ و ناامنی را از سر ایرانیان دور کرد.»(آرمان؛ ۲۴ تیر)

آغاز یک بحران

پس از تصویب قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، موجی از تحریم ها به سمت ایران سرازیر شد که به بخشی از آنها اشاره می شود.

سوم آبان ۱۳۸۶ وزارت خزانه داری آمریکا شماری از بانک ها، نهادها و شرکت های ایرانی را تحریم کرد. همچنین بانک جهانی نیز اعلام کرد از دادن خدمات به این بانک ها و موسسه ها خودداری خواهد کرد. هشتم مرداد ماه ۱۳۸۸  سنای آمریکا صادرات بنزین به ایران را هدف تحریم قرار داد. در ادامه، وزارت خزانه داری آمریکا ۲۷ خرداد ۱۳۸۹ شرکت کشتیرانی ایران و سپس ۲۲ شرکت نفتی، انرژی و بیمه ایران مورد تحریم قرار داد. در مرداد ۱۳۸۹، اتحادیه اروپا و کانادا تحریم هایی علیه بخش انرژی و کشتیرانی ایران به تصویب رساندند. سپس در سوم تیر سال ۱۳۹۰ ، وزارت خزانه داری آمریکا شرکت هواپیمایی «ایران ایر» و در ۱۱ دی بانک مرکزی ایران را تحریم کرد. تحریم واردات نفت از ایران از سوی اتحادیه اروپا در ۲۳ فروردین ۱۳۹۱، همچنین «شرکت ملی نفتکش ایران» به همراه ۵۸ کشتی و ۲۷ موسسه و نهاد وابسته به آن از سوی آمریکا در ۲۳ تیر ۱۳۹۱و نیز تحریم ۸ شرکت پتروشیمی ایران از سوی آمریکا در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ از جمله دیگر تحریم های غرب علیه ایران بوده است.(ایرنا؛ ۲۷ دی ۹۴) غیر از این، با اجماع اعضای شورای امنیت، ایران به فصل هفتم منشور شورای امنیت وارد شد که ناظر بر اجماع جهانی به منظور برخورد نظامی با کشوری است که به زعم اعضای شورا، بر خلاف قواعد سازمان ملل رفتار می کند.

اهمیت برجام

بلافاصله بعد از رفع تحریم ها که در پی توافق برجام صورت گرفت، کلیه تحریم های مرتبط با ناوگان هوایی ایران ملغی شد. به عبارت دیگر نه تنها هواپیماهای ایرانی می توانستند آزادانه بر فراز کشورهای اروپایی پرواز کنند، بلکه مشکل سوختگیری هواپیما های ایرانی نیز برطرف شد.

غیر از این، به خاطر برجام، تمامی تحریم ها از کشتیرانی ایران برطرف شده که این مورد، مساله بیمه نفتکش ها را نیز شامل می شود. خبرگزاری ایرنا ۲۶ تیر به نقل از رییس هیات مدیره انجمن کشتیرانی ایران گزارش داد:« هیچ تحریمی متوجه کشتیرانی ایران نیست، … چرا که پوشش‌های بیمه‌ای پس از برجام اجرا شده است.» گذشته از این موثرترین حاصل برجام این بود که سطح صادرات ایران از حدود ۷۰۰ هزار بشکه در دوره تحریم به ۲میلیون ۵۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافت ؛ ضمن آنکه به دلیل رفع تحریم ها از نظام بانکی کشور و اتصال آن به«سیستم سوئیفت» ایران قادر است، منابع ارزی حاصل از فروش نفت خود را وصول کند. گذشته از این موارد، صنعت پتروشیمی کشور که در واقع سومین منبع درآمد ارزی ایران بعد از فروش نفت و میعانات گازی است، حالا می تواند محصولات خود صادر کند.

چالش های برجام

نکته مهم این است که ایران به محض عهد شکنی (فرضی) غرب، می تواند به دوره پیش از تحریم رجعت کند؛ بنابراین، در واقعیت سیاسی، ایران چیزی را از دست نداده است و حتی اگر دستاوردهای استراتژیک برجام از سوی منتقدان نفی شود، چیزی از اهمیت آن نمی کاهد. اما از سویی، مخالفان به طور برجسته حول سه محور مراودات بانکی و امکان سوئیفت، سرمایه گذاری خارجی و حوزه مبادلات دلاری، از برجام ایراد می گیرند, در حالی که واقعیت چیز دیگری است.

۱- در ارتباط با امکان «سوئیفت» واقعیت این است که نظام بانکی ایران به طور کامل به این عرصه متصل شده است؛ اما در آن سو، بانک های معدودی هستند که به درخواست همکاری ایران پاسخ داده اند. طی این مدت که نظام بانکی ایران از مبادلات بانکی جهانی دور بوده است، استانداردهای پولی و مالی جهانی به رتبه «بال ۳» ارتقا یافته، در حالی که بانک های ایرانی همچنان از استاندارد «بال ۱» استفاده می کند. این موضوع به این معناست که بانک های ایرانی همچنان بسیاری از انتظامات و استانداردهای جهانی که در «بال ۳» تدوین شده است را رعایت نمی کنند. البته تفاوت نرخ بهره در نظام بانکی جهان نسبت به نرخ های بهره در نظام بانکی ایران از دیگر معضلاتی است که منجر به افزایش هزینه پول برای بانک های جهانی می شود.

۲-  در ارتباط با ورود سرمایه های خارجی موضوع نرخ بهره تسهیلات همچنان از جمله مسائل بغرنجی است که بانکداران خارجی را می ترساند. وقتی که بانک های خارجی به یک سرمایه گذار تسهیلات به نرخ بهره ۴ درصد می دهند، به دلیل آنکه سود سپرده ها در ایران ۱۵ درصد است، هزینه پول بلوکه شده در بانک های ایرانی برای بانک خارجی در واقع معادل ۱۱ درصد تمام می شود.

۳- اقتصاد ایران دچار رکود است و علاوه بر این وجود رانت ها و امتیازات مختلف فضای رقابتی در اقتصاد کشور را از بین برده است.. متاثر از این اتفاق توان بخش خصوصی که به سرمایه گذاری های داخلی متکی است، کاهش یافته است. این در حالی است که ایران از لحاظ شفافیت اقتصادی طبق برآورد موسسه «شفافیت بین المللی» در جایگاه ۱۳۱ قرار دارد که نشان دهنده وجود فساد ساختاری در ارکان اقتصاد کشور است. با این توصیف، هیچ سرمایه گذاری حاضر نیست دارایی خود را در جایی هزینه کند که نهادهای غیر پاسخگو بالغ بر ۳۰ درصد از اقتصاد را در شکل سیاه و زیر زمینی آن در اختیار دارند.

۴-  از سوی دیگر، ثبات اجتماعی – سیاسی یکی دیگر از پارامترهای مهمی است که موجب رغبت سرمایه گذار خارجی برای ورود به بازار کشور می شود. در حالی که برخی از افراد خودسر، مدام با هر بهانه ای به سفارت خانه ها یورش می برند، نمی توان نشانه های خوبی را برای ورود آنها به کشور ارسال کرد.

۵- چالش دیگری که این روزها به مراتب مورد نقد مخالفان قرار دارد، به مبادلات دلاری مربوط می شود. این در حالی است که این نوع از مبادلات جزو تحریم های اولیه آمریکا علیه ایران است و ارتباطی به موضوع برجام ندارد. نکته عجیب در انتقاد دلواپسان به عدم رفع تحریم از دلار در این است که این طیف پیشتر حتی خواهان حذف دلار از مبادلات تجارت خارجی ایران بودند(سایت الف ) تا آنجا که موسی الرضا ثروتی، عضو اصولگرای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نهم، از تدوین کنندگان حذف دلار از مبادلات تجاری ایران در عرصه بین المللی بود. حال معلوم نیست، به چه دلیل همان طرح خود را زیر پا گذاشته و به بهانه گیری های بی فرجامی اقدام می کنند که خود بهتر می دانند ارتباطی با برجام ندارد. این در حالی است که رئیس مجلس هم توافق برجام را دستاورد مهم نظام می داند و تاکید می کند:« برجام صحنه‌ای روشن است و فرصت‌های جدیدی برای کشور ایجاد کرد.»

اگر برجام نباشد

مخالفان برجام طی این یک سال به طور مداوم از آن انتقاد کرده اند، بدون آنکه حتی یک بار گفته باشند، نسخه پیشنهادی آنها به جای این توافق چه می توانست باشد. اما فارغ از این موضوع، می توان تصور کرد اگر برجام نبود، دو راه دیگر باقی می ماند که هر دو عواقب روشنی برای کشور در پی نداشت:

۱- نخست آنکه مسئولان کشور بی توجه به مخاطرات یک تنش تمام عیار، روال قبل را ادامه می دادند که متاثر از آن، قواعد فصل هفتم منشور شورای امنیت وارد فاز اجرایی می شد و این به معنای آغاز یک درگیری نظامی تمام عیار بود. حال اگر برخی تصور می کنند، در این رخداد، روس ها و چینی ها جانب ایران را می گرفتند، باید بدانند که این دو کشور نیز از موافقان قرار گیری ایران در این فصل از منشور شورای امنیت بودند.

۲- دومین شیوه این می توانست باشد که مسئولان کشور، به یکسره تمام فعالیت های صلح آمیز هسته ای را متوقف می کردند که در این صورت حق غنی سازی ایران که ذیل برجام مورد پذیرش جامعه جهانی قرار گرفت ، اساسا مطرح نمی شد. در ثانی دوره گریز نیز به ایران تعلق نمی گرفت؛ در حالی که اکنون و طبق برجام، ایران از سال سیزدهم برجام می تواند سانتریفیوژهای نسل جدید خود(درآن زمان) را جایگزین سانتریفیوژهای کنونی کند.

با این همه، اگر همچنان اصرار بر مخالفت با برجام است، با فرض اینکه استدلال های مطرح شده را بپذیریم، لطفا مخالفان برجام رک و روراست بگویند، در صورت نبود برجام، گزینه مورد نظر آنها چه می توانست باشد که از یک سو ایران را درگیر یک جنگ تمام عیار نمی کرد و از سوی دیگر حق برخورداری ایران از فرایند صلح آمیز هسته ای پذیرفته می شد و با امضای سازمان ملل تحکیم می گردید؟ برجام در واقع سند پیروزی دیپلماسی ایران در برابر جنگ طلبی دشمنان این کشور بود؛ حال این به وجدان مخالفان برجام مربوط می شود که بگویند موافق صلح هستند و یا همچنان جنگ را برای کشور می طلبند؟

 

ثبت دیدگاه