ضربالمثل «حکم، حکم نادر و مرگ مفاجات» در موارد صدور احکام صد در صد لازم الاجرا به کار می رود تا مجریان و محصلان امور بدانند که تخطی و تساهل در اجرای چنین امر و فرمان مجازاتی بس شدید و هولناک دارد و سهل انگاری و چشمپوشی در این مقام و موقعیت، مسموع و مقبول نخواهد بود زیرا حکم حکم نادر و مرگ مفاجات است.
یکی از موارد این ضربالمثل درباره اجرای حکمهای نادرشاه در خصوص حاکم کرمان است که برای استقبال از او به بلوک انار آمده بود. بلوک در زمان قدیم همان شهرستان در عصر کنونی است.
در کتب تاریخی آمده که نادر شاه در راه سفر از اصفهان به کرمان، «خاندانقلی بیگ، نایب الحکومه کرمان» را که برای استقبالش تا بلوک انار به پیشواز آمده بود، بدون هیچ گونه بهانهای به دست نّسّقچیباشی سپرد و فرمان داد بر دیوار باغی نزدیک سراپرده شاهی، سوراخ تنگی تعبیه کردند و آنگاه سر خاندانقلی بیگ را از آن سوراخ بیرون آورده، طناب محکمی بر آن بستند و سر دیگر طناب را بر دو گاو زورمند و قوی هیکل بسته و گاوها طناب را می کشیدند و نتیجتاً سر خاندانقلی بیگ کنده شد و قبل از آنکه بمیرد به مقدار هزار مرگ عذاب و شکنجه کشید.
نسقچی باشی یکی از مشاغل درباری بوده که امور مربوط به تنبیهات بدنی را انجام میداده است.
منبع: کتاب تاریخ انار، صفحات ۸۶ و ۸۷